اهل التقویاهل التقوی، کسی که سزوار است برای او شریک قرار داده نشود و از محرّمات وی پرهیز شود، از اسما و صفات الهی است. ۱ - معنای لغویاین واژه مرکب از دو کلمه «اهل» و «تقوا» است. اهل در لغت به معنای سزاوار و شایسته، نجیب ، اصیل ، خاندان، خویشاوندان، زن ، مالک ، مقیم و ساکن ، قاری ، مردم ، امت و پیروان آمده است. [۱]
فرهنگ فارسی، ج۱، ص۴۰۹.
[۲]
الوجوه والنظائر، ج۱، ص۲۸، «اهل».
[۳]
الموسوعة الذهبیه، ج۶، ص۲۱۱، «الاهل».
جامع همه این معانی، تحقق اُنسی است که با اختصاص یا تعلق و وابستگی همراه باشد که نسبت به مضافالیه و موارد کاربرد ، معانی آن متفاوت میشود. [۴]
التحقیق، ج۱، ص۱۶۹، «اهل».
۲ - ریشه تقواتقوا نیز از ریشه « وقایه » به معنای دوری گزیدن [۵]
لسان العرب، ج۱۵، ص۳۷۸، «وقی».
و حفظ شئ از امور آسیبرسان است و گاه به معنای ترس نیز به کار رفته است، [۷]
التحقیق، ج۱۳، ص۱۸۳، «وقی».
۳ - ترکیب اضافیبنابراین اهلالتقوی ترکیبی اضافی و به معنای کسی است که شایسته است از مقام او ترسیده و از مخالفت با وی پرهیز شود. ۴ - تقوا در اصطلاح شرعتقوا در اصطلاح شرع نیز بر پاسداری و کمال مراقبت نفس در برابر گناه ، از طریق انجام دادن واجبات و ترک محرمات بلکه ترک برخی مباحات اطلاق شده است. ۵ - اهلالتقوی در قرآناهلالتقوی به صورت اسم و وصف خداوند تنها یک بار در قرآن کریم آمده است: «ومایَذکُرونَ اِلاّ اَن یَشاءَ اللّهُ هُوَ اَهلُ التَّقوی واَهلُ المَغفِرَه = یاد نکنند و پند نگیرند، مگر آنکه خداوند خواهد. او اهل تقوا و اهل آمرزش است». اهلبیت (علیهالسلام) نیز در دعاها و نیایشهای بسیاری خداوند را با این اسم خواندهاند. [۱۰]
الکافی، ج۲، ص۵۱۳.
[۱۱]
من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۷۷.
۶ - تبیین اهل التقویبیشتر مفسران تقوا را در آیه یاد شده به معنای اسم مفعولی گرفته و در تفسیر «هُوَ اَهلُ التَّقوی» گفتهاند: خداوند شایسته آن است که از محرمات، [۱۳]
کشف الاسرار، ج۱۰، ص۲۹۲.
[۱۴]
مجمعالبیان، ج۱۰، ص۵۹۳.
[۱۵]
روض الجنان، ج۲۰، ص۴۰.
کیفر و مجازات او [۱۶]
جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۲۱۴.
[۱۷]
کنزالدقائق، ج۱۴، ص۳۲.
و از قرار دادن شریک برای او پرهیز شود، [۲۱]
الفرقان، ج۲۹، ص۲۶۹.
زیرا ولایت مطلقه بر هر چیزی از آنِ وی و سعادت و شقاوت انسان به دست اوست. [۲۲]
المیزان، ج۲۰، ص۱۰۱.
۶.۱ - حدیث قدسیبر اساس حدیث قدسی، [۲۳]
تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۵۹.
[۲۵]
الفرقان، ج۲۹، ص۲۶۹.
همچنین روایت اَنَس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) [۲۶]
روض الجنان، ج۲۰، ص۴۰.
و نیز به نقل ابوبصیر از امام صادق (علیهالسلام) در معنای «اَهلُ التَّقوی» در این آیه خداوند میفرماید: من شایسته آنم که از من پرهیز شود و بندهام برای من شریک و انبازی قرار ندهد. برخی تقوا را به معنای اسم فاعلی گرفته که در آن صورت معنا چنین میشود: خدا اهل تقواست و پیوسته از هرگونه ظلم ، قبیح و کارهای غیر حکیمانه میپرهیزد و در حقیقت، بالاترین جایگاه تقوا از آن خدا و تقوای بندگان پرتوی ضعیف از تقوای الهی است. [۲۸]
البرهان، ج۵، ص۵۳۲.
[۳۰]
نگرش وحی بر خداشناسی، ج۲، ص۳۱.
۷ - رابطه اهل التقوی با اهل المغفرهمقرون ساختن این دو اسم در یک آیه اشاره به این معناست که تقوا زمینهساز بخشایش است؛ یعنی خداوند کسی را که تقوا ورزد میبخشد؛ [۳۱]
المیزان، ج۲۰، ص۱۰۹.
به عبارت دیگر آنکس که از خدا پروا و از او اطاعت کند سزاوار آن است که خداوند در مقابل، گناهان او را ببخشاید. [۳۲]
تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۳۴۹.
پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) در پاسخ پرسشی درباره تفسیر این آیه فرمود:خداوند متعالی در این آیه میگوید: من اهل تقوا هستم. برای من شریکی قرار ندهید، پس هرکس تقوا پیشه کند و برای من شریکی قرار ندهد اهل آن هستم که گناهان دیگرِ او را بیامرزم. برخی آن دو اسم را اشاره به مقام خوف از عذاب و رجا به مغفرت الهی دانستهاند؛ ۷.۱ - دیدگاه علامه طباطباییهمچنین از منظر علامه طباطبایی این دو اسم، شایستگی علّت قرار گرفتن برای دعوت خداوند در آیه قبل را دارد؛ آنجا که میفرماید: «اِنَّهُ تَذکِرَة فَمَن شاءَ ذَکَرَه»؛ بدین معنا که چون خداوند اهل تقوا و مغفرت است، بندگان را به اندرزها و پندهای قرآن فراخوانده تا هرکس بخواهد از آن پند گیرد و نیز میتواند آن دو اسم علت برای صدر آیه باشد: «و ما یَذکُرونَ اِلاّ اَن یَشاءَ اللّه» که اشاره به آن است که اهل تقوا و مغفرت بودن خداوند وقتی تمام و کامل است که دارای اراده نافذ در همه تصمیمات و اَعمال خلق باشد. ۸ - فهرست منابعانوارالتنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ البرهان فی تفسیر القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ تفسیر کنز الدقائق و بحرالغرائب؛ تفسیر نمونه؛ تفسیر نورالثقلین؛ تهذیب الاحکام؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روض الجنان و روح الجنان؛ الفرقان فی تفسیر القرآن؛ فرهنگ فارسی؛ الکافی؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ لسان العرب؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ مفردات الفاظ القرآن؛ من لایحضره الفقیه؛ الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیه؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ نگرش وحی بر خداشناسی؛ الوجوه والنظائر لالفاظ کتاب الله العزیز. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدائرةالمعارف قرآن کریم، مقاله اهل التقوی. |